7 نکته در تولید محتوای کسب و کارهای B2B
قبل از شروع، بیایید یک نکته را به یاد آوریم: نوشتن محتوای جذاب بازاریابی هرگز آسان نیست و این در B2B دو برابر سخت تر می شود. جایی که شما باید موضوعات پیچیده و فنی را دستکاری کنید و از طرف های ذینفع دلجویی کنید، در حالی که شاید هنوز حق با شماست و نیازی به این کار نباشد.
حتی برای یک نویسندهی با تجربه B2B، این کار دشوار است. (به نظر می رسد مردم فکر می کنند که نوشتن، وقتی یک فرد حرفه ای هستید راحت تر است. اما، چیزی فراتر از حقیقت نیست. تصور کنید آنها در مورد هر ویرگول عذاب می کشند)
اما یک نویسنده حرفه ای یک مزیت بزرگ هم دارد . ما یک قفسه کامل از نکات، ترفندها و تقلب ها داریم که به ما کمک می کند از یک صفحه خالی به پیش نویس نهایی برسیم.
در این مقاله من هفت مورد از نکات مورد علاقه خود را در زمینه نوشتن متن به اشتراک می گذارم. چیزهای ساده و کاربردی که می توانید در همان روز به محل کار خود ببرید و از آنها استفاده کنید.
توجه داشته باشید که نکات زیر نوشتن را برای شما آسان تر نخواهد کرد، بلکه کمی از سختی های آن می کاهد.
چه نکاتی را در نوشتن متن بازاریابی B2b رعایت کنیم ؟
نکته 1: برای خود محدودیت استفاده از کلمه جعلی(fake) تعیین کنید و آن را برای پیش نویس دوم کاهش دهید.
یکی از لذت های بازاریابی دیجیتال این است که دیگر محدودیت شمارش کلمات به ندرت وجود دارد و این عالی است. اما به این معنی است که محتوا گاهی اوقات کمی متورم می شود – چگونه؟ خواه یک ساختار سندی باشد، یا کلمات اضافی، عبارات و مترادف های غیرضروری و مانند اینها… که شروع به گسترش و متورم کردن محتوا می کنند.
مشکل این است که، خواننده شما مشغول کار است و آنها می خواهند شما به اصل موضوع برسید. هر کلمه بی موردی، مانع آن می شود و پیام شما را بیهوده می کند. بنابراین مهم است که بدانید چه زمانی به محتوای خود ارزش اضافه می کنید و چه زمانی نمیکنید.
در مقابل، وقتی تعداد کلمات شما محدود است، بلافاصله هر کلمه را در نظر می گیرید، تا ببینید کدام یک از آنها وزن متن شما را کم می کنند. اگر مجبورید برگردید و کلمات را ویرایش کنید، آنچه پشت سر گذاشته می شود معمولاً قویتر است. این یک فرآیند تقطیر است.
بنابراین هنگام نوشتن، حد مجاز کلمات دلخواه را تعیین کنید. سپس کار خود را مرور کرده و 10-20٪ آن را کاهش دهید. شما از اینکه به خیلی از کلمات نیازی ندارید تعجب خواهید کرد. (نکته: تقریباً همیشه می توانید کلمه ی “که” را حذف کنید)
نکته 2: از Ctrl-F در نقاط ضعف خود استفاده کنید.
بیایید صادق باشیم: تایپ کردن سخت است و اثبات کار شخصی شما دشوارتر! وقتی قبلاً چیزی را نوشته اید، مغز شما می خواهد به جای آنچه که در آنجا واقعاً وجود دارد، پرش کند و آنچه را که باید ببینید پر کند.
اما اگر می توانید نقاط ضعف خود را بشناسید، فن آوری دوست شماست. شاید شما تمایل داشته باشید که “the” را به عنوان”teh” تایپ کنید، به جای خط تیره از فاصله میان دو حرف استفاده کنید، یا پس از نقطه فاصله های دوتایی را ایجاد کنید. هرچه که هست، بعد از اتمام اولین پیش نویس، از عملکرد “Ctrl-F” یا همان جستجو در متن استفاده کرده و آن را برطرف کنید.
اگر هم در تایپ کردن خود بین کیبورد فارسی و انگلیسی جابجا می شوید نیز، باید مراقب جابجایی کلمات و اعداد باشید.
در حقیقت، اگر هنگام بررسی کار خود واقعاً می خواهید از قدرت فناوری استفاده کنید، انواع ماکروهای تصحیح وجود دارد که می توانید در Word اجرا کنید تا به شما کمک کنند.
نکته 3: قانون سه هنوز هم کار می کند.
“خوب، بد و زشت”
“خون ، عرق و اشک”
ترفند استفاده از سه عنصر موازی برای رساندن بلاغت کلام شما است. نکته جادویی در مورد این ترکیب، اختصار، تکرار و ریتم آن است که عبارت شما را به یاد ماندنی می کند. سه، عدد جادویی است.
اما این چیزی است که وجود دارد. فقط به این دلیل که قانون سه (که به لحاظ فنی “سه حلقه ای” نامیده می شود) کلاسیک است و همه از آن آگاهی دارند، به این معنی نیست که از آن استفاده نکنید. بسیار تعجب آور است که من به ندرت لیست های سه نفره را در نسخه های محتوای B2B می بینم. به نظر می رسد مردم این ترفند را به دلیل اینکه بیش از حد واضح است رد می کنند.
با اینکه این قانون کلاسیک است، اما، کار می کند. پس چرا از آن استفاده نمی کنیم؟
و اینجا یک نکته مهم برای شما وجود دارد. هنگامی که گروه سه نفره خود را سازمان می دهید، قوی ترین عنصر را اول و آخر قرار دهید و اگر یکی از این سه تأثیر کمی دارد، آن را در وسط پنهان کنید که به آن اثر موقعیت سریالی می گویند.
نکته 4: آن را مانند یک نوجوان بخوانید. و بعد حتی مثل یک بچه پنج ساله.
به عنوان پدر دو نوجوان، می توانم به شما بگویم: آنها تحت تأثیر هیچ چیزی قرار نمیگیرند و هنگام مرور محتوای B2B خود نیز باید به همین ترتیب بدبین باشید.
به طور خاص، به هر ادعا یا گزاره ای نگاه کنید و بپرسید: “خب که چه؟”
اساساً، “خب که چه؟” یک روش سریع برای اطمینان از این است که شما همیشه در مورد پیامدهای یک بیانیه، مزایای یک ویژگی و مزایای یک موضوع، حرفی برای گفتن دارید.
اما این فقط نیمی از کار است. زیرا در این صورت شما باید بیشتر از اینها عقب نشینی کنید، تا زمانی که در ذهنیت یک کودک قرار بگیرید. می دانید، همیشه یکی از آنهایی که آزار دهنده هستند و مرتبا می پرسند “چرا؟” تا کنترل خود را از دست دهید، وجود دارد.
“کت خود را بپوش”. چرا؟ زیرا ما به مغازه می رویم. چرا؟ چون باید مقداری غذا بخریم. چرا؟ زیرا در غیر این صورت گرسنه خواهیم بود. چرا؟ زیرا – نگاه کن، فقط به این خاطر گفتم. خوب؟
اگر می توانید محتوای خود را تحت همچین بازجویی ای قرار دهید، این کار، شما را از اظهارات پوچ که اعتبار شما را تضعیف می کنند دور می کند و به شما یادآوری می کند که هر ادعایی را با شواهد و منطق پشتیبانی کنید. “چون” کلمه ای قدرتمند در کپی است و اغلب نادیده گرفته می شود.
نکته 5: پرانتز ها یا کروشه ها دیوار چهارم را می شکنند.
این موردی است ظریف. استفاده از آن کم است – و فقط در جایی که صدای برند شما اجازه آن را می دهد – قابل استفاده است.
پرانتز ها حس غیررسمی را به یک متن میدهند، تقریباً تا حدی که انگار یک قانون نانوشته را نقض می کنند. ما اغلب آنها را در نوشتن بزرگسالان نمی بینیم. بنابراین وقتی در محتوای B2B ظاهر می شوند، واقعاً برجسته می شوند. به عنوان یک خواننده، تقریباً از خود می پرسید: “آیا استفاده از این امکان هنوز مجاز است؟”
کمی شبیه وقتی است که بازیگران یک سریال فعالیتی را انجام می دهند. مستقیم به دوربین نگاه می کنند و با شمای بیننده صحبت می کنند. آنها در حال شکستن چهارچوب هایی هستند که ما پذیرفته ایم – “دیوار چهارم” – و به همراه آن شوکی است که شما فوراً درگیر آن میشوید.
دقیقاً مانند شکستن دیوار چهارم، یک جفت پرانتز به شما اجازه می دهد از روایت دقیق محتوای خود خارج شوید و مستقیماً با خواننده خود، چشم در چشم صحبت کنید. این یک حس توطئه آمیز و خلاف مقررات است، مانند یک تفسیر زمزمه شده در پشت کلاس. اما یک روش واقعا قدرتمند برای برقراری ارتباط است. فقط زیاده روی نکنید.
نکته 6: روی یک هجای تاکید شده تمام کنید.
من وسوسه می شوم که در مورد عروض و وزن شعر حرف بزنم، اما واقعاً آنچه شما باید بدانید این است: ریتمی که هنگام خواندن می شنوید اتفاق می افتد. زیرا، تاکید روی هجاهای خاص است.
شاید از مدرسه بخاطر داشته باشید که برخی متون ادبی شکسپیر هم دارای وزن و آهنگ بودند (نوعی مصرع موزون است که در شعر سنتی انگلیسی و درامهای منظوم به کار رفته است) چرا که این یک روش فانتزی برای گفتن ریتم در هر متن ادبی است.
مسلماً، این روزها محتواهای B2B زیادی – بدون داشتن نظم و وزن نوشته می شوند که بسیار حیف است – اما هر نوشته ای ریتم بگیرد، شما می توانید کاملاً با آن مفهوم بازی کنید. آن مفهوم حس دارد و طبیعی خوانده میشود.
به عنوان مثال: اگر می خواهید سند، بخش یا پاراگراف خود را قوی و ضربتی ظاهر کنید، در پایان آن، یک هجای تاکید شده قرار دهید.
نکته 7: قبل از شروع، پایان کار را بدانید.
اغلب، محتوای B2B در مورد یک موضوع صحبت می کند و سپس متوقف می شود. اغلب اوقات، به یک فراخوان تصادفی برخورد می کنید که هیچ ارتباطی با آنچه در حال خواندن آن بودید، ندارد. “از اینکه این پست وبلاگ را در مورد فرسودگی شایع مشاغل میخوانید، متشکریم! اکنون با تیم فروش ما تماس بگیرید …”
با توجه به اینکه تمام محتوای بازاریابی اساساً برای جلب رضایت خواننده برای انجام کاری ایجاد شده است، عجیب است که اغلب اوقات به فکر (call to action)CTA نیستند.
اما برای اینکه نوشتار شما خواننده را به مرحله بعدی برساند، آن مرحله باید مانند یک روند طبیعی احساس شود و این به دو چیز نیاز دارد: اول، عملی که پیشنهاد می کنید، باید منطقی و واقع بینانه باشد. دوم، شما باید بدانید که مرحله بعدی، قبل از شروع به نوشتن چیست. بنابراین می توانید نتیجه را در ذهن خود داشته باشید.
به عنوان مثال، در تمام مدت نوشتن این پست، من مطلع بوده ام که احتمالاً از بازاریابی B2B استفاده خواهد شد و به شما پیشنهاد می کند که بیایید و ببینید ما در دوره های آموزشی خود و همچنین جلسات مشاوره چه صحبت هایی خواهیم کرد. در این مقاله سعی شد تا نکات مربوط به نوشتن محتوای مورد نیاز در کسب و کارهای B2B را ارائه دهیم. بنابراین، من قطعه ای نوشتم که برای افرادی که علاقه مند هستند جذاب خواهد بود.
منبع | b2bmarketing.net |
دیدگاهتان را بنویسید